چون بشر شروع به کشت و خرمن برداری کرد ، متوجه
شد که هنگام کشت ، وقت معینی از سال است . سپس شروع به روز شماری کرد . او
می خواست بدانند که میان دو فصل خرمن برداری ، چند روز فاصله می باشد .
این نخستین کوشش بشر در روز شماری سال بود .
مصریان
قدیم نخستین کسانی بودند که سال را بسیار دقیق اندازه گرفتند . آنان پی
برده بودند که بهترین موقع برای کشت ، درست پس از طغیان رودخانه نیل است
که آنهم سالی یک بار رخ می داد .
سپس کاهنان به این موضوع توجه کردند
که میان دو طغیان رودخانه نیل ، دوازده بار ماه در آسمان به نقطه اوج خود
می رسد . از اینر آنان دوازده ماه را می شمردند و زمان طغیان نیل را بخوبی
تعیین می کردند .
با این وصف ، هنوز اندازه گیری سال کاملا دقیقی انجام
نمی گرفت . تا آنکه کاهنان متوجه شدند که به هنگام طغیان سالانه نیل ،
برخی ستارگان پر نور پیش از طلوع خورشید ، در آسمان نمایان می شوند .
آنگاه روزهایی که پیش از نمایان شدن مجدد این ستارگان بود شماره کردند و
سرانجام دریافتند که 360 روز فاصله میان این دو رویداد است .
این کار در ششهزار سال پیش انجام شد و کسی پیش از آن نمی دانست که در یکسال 365 روز وجود دارد .
مصریان ، سال را به دوازده ماه و هر ماه را به سی روز تقسیم کردند . البته پنج روز در پایان هر سال اضافه می آورند .
پس این مصریان بودند که نخستین تقویم یا گاهشمار را در جهان پدید آوردند .
همانگونه که دیدید این تقویم بر اساس گردش ماه ، تنظیم شده بود و سال قمری را نشان میداد .
ولی
بعد برای تنظیم تقویمی که سال شمسی را نشان دهد شماره دقیق روزهای سال که
یک چهارم 365 روز بود ، مورد توجه قرار گرفت . یعنی روزهایی که برای یک
بار گردش زمین به دور خورشید ، لازم است .
کم کم دیدند که یک چهارم روز
اضافی ، تولید اشکال می کند و سال به سال هم وجود این مشکل بیشتر احساس می
گردید . زیرا این یک چهارم ها سال به سال به روی هم انباشته می شد و در
محاسبه ایجاد اشکال می کرد . سرانجام ژولیوس سزا برای رها شدن از شر این
خورده حسابها چاره ای اندیشید .
وی فرمان دا که سال 42 پیش از میلاد ، دارای 445 روز شود تا روزهای عقب افتاده از سالهای قبل ، همه بدین وسیله جبران گردد .
سپس
قرار بر این شد که هر سالی 365 روز محاسبه شود ، ولی در هر چهار سال تنها
یک سال را 366 روز در نظر بگیرند تا بدینوسیله کسرهای باقیمانده از سالهای
قبل نیز به حساب آید .
با گذشت سالها ، باز اشکالی دیگر پیش آمد . آن
اینکه عید پاک و سایر روزهای تاریخی درست در فصلهای مربوط به خود ، قرار
نمی گرفتند . افزون بر این ، روزهای (( اضافی )) بسیاری هم بر روی هم
انباشته شده بود . از اینرو ، پاپ گرگوری سیزدهم در سال 1582 تصمیم گرفت
که چاره ای برای این دشواریها بیندیشد .
وی دستور داد که از سال 1582
ده روز را کم کنند و برای آنکه تقویم برای همیشه درست بماند باز دستور داد
که سال کبیسه را در پایان هیچ سده ای حساب نکنند ، مگر آنکه آن سده قابل
تقسیم به عدد 400 باشد .
مثلا در سالهای 1700، 1800 و 1900 سال کبیسه
را حساب نمی کردند ، زیرا آنها به عدد 400 قابل تقسیم نبود . ولی برعکس
سال 2000 یک سال کبیسه خواهد بود .
این شیوه گاهشماری گرگوری خوانده می
شود ، اکنون در سراسر جهان برای مقاصد روزمره از همین گاهشمار استفاده
میکنند . گرچه هنوز پیروان ادیان مختلف برای مقاصد مذهبی خود ، گاهشماری
مربوط به خود را نیز بکار می برند .