هنگامی که از کشف سخن می رانیم معنای ویژه ای از
آن منظور داریم .
وقتی می گوییم فلان جا کشف شده منظور اینست که مردمی
متعلق به تمدنی ، برای اولین بار ، قدم به آنجا گذاشته اند ، بی آنکه از
خود آنان کسی قبلا آنجا را هرگز دیده باشد .
بنابراین ، کاشف به کسی می
گویند که بدینگونه برای اولین بار به جایی رفته و مردم و تمدن آنجا را به
چشم دیده است . پس چنین سرزمینی را او کشف کرده است .
اما اگر معنای کشف
اینست پس چرا نگوییم که پیش از آمدن این کاشف یعنی کرستف کلمب ، خود مردم
آن سرزمین ، کاشف آنجا بوده اند ؟
به هر حال ، از دیدگاه تمدن غربی ،
می گوییم که کلمبوس امریکا را کشف مرده است ، زیرا پس از کشف وی بود که
مردم از دنیای قدیم پیوسته به این دنیای جدید روی آوردند و آنجا را پر
جمعیت کردند .
با صرفنظر از این مطلب باید این نکته را نیز بگوییم که
پانصد سال پیش از آنکه کلمب چشم به دنیا گشاید ، نروژی ها آنجا را تا حدودی
کشف کرده بودند . آنها بسوی غرب به راه افتادند و به ایسلند ، سپس به
گرینلند و سر انجام به سرزمین اصلی امریکا ، دست یافتند .
با اینهمه ،
آیا می دانید که چینی ها سرگذشتی از یک مسافرت قدیمتر در باره امریکا نقل
می کنند ؟
آنها می گویند : کشتیرانان چینی در سیاحت خود به جایی رسیدند
که همان کالیفرنیای امروزی است .
در میان مردم جزایر دریای جنوب نیز
ترانه ای خوانده می شود که درباره مردان بزرگ و ملی خود سروده اند. یعنی
آنانی که در روزگاران بسیار قدیم ، از راه دریا به آمریکای جنوبی رسیدند.
این
واقعه نیز مدتها پیش از آن رخ داد که سفید پوستان به امریکای جنوبی یا به
جزایر دریای جنوب پا گذاشتند .
این چیزها که ما را وا می دارد که بگوییم
صدها سال پیش ،کشفهای متعددی درباره امریکا صورت گرفته و بی شک قرنها پیش
از کلمب ، مردمی دیگر امریکا را می شناختند .
ما حتی می توانیم بگوییم
که نه کلمبوس و نه نروژیها هیچکدام ابتکار (کشف) امریکا را در دست نداشتند .
چرا که سرخپوستان قرنها پیش از ورود سفید پوستان ، در خاک امریکا می
زیستند ، و اینان بودند که به راستی امریکا را کشف کرده بودند .
هرگز
کسی نمی تواند مدعی شود که سرخپوستان سفری برای کشف امریکا نپیموده باشند .
چه گفته اند که سرخپوستان از آسیا به این سرزمین آمده اند .
ما به
درستی نمی دانیم که چه هنگام و چگونه آنان سفر خود را به امریکا آغاز کردند
.ولی تصور می کنیم که دستیابی شان به این سرزمین ،قرنها به طول انجامیده و
گویا از راههای گوناگونی ناگهان به آنجا قدم نهاده باشند .
همچنین
ممکن است سرخپوستان دیدبانهایی هم در اختیار داشتند که پیشاپیش آنان رفته
،راهها را در خشکی یا دریا ، تعین می کردند .
این دیده بانها را می
توان کاشفهای واقعی امریکا دانست که برای سرخپوستان ، کار می کردند .